Web Analytics Made Easy - Statcounter

امتداد نیوزگروه استان ها؛ وحید محمدی یکتا: وقتی می فهمد خبرنگارم، به سرعت خودش را به من می رساند و می خواهد مشکلاتش را بازگو کنم.

پیرمردی که حدود ۷ دهه از عمرش را با سختی گذرانده و خود و خانواده اش رنج های زیادی تحمل کرده است.

اینجا اسلامشهر است، میدان «قائم» را که دور بزنید، دقیقا در ضلع جنوب شرقی این میدان، آپارتمان هایی را می بینید، که بخشی از آن رها شده و در بخش دیگر، مدت کوتاهی است، تعدادی خانوار زندگی می کنند، بله، اینجا شهرک «امید» است، جایی در ۱۲ کیلومتری شهر تهران، نه مسیر پرپیچ و خمی دارد نه راه دوری، اما تا دلتان بخواهد محرومیت خدمات اولیه شهری دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  این شهرک، یکی از ده‌ها شاهکار به جا مانده از شرکت تعاونی کارکنان ادارات اسلامشهر است، چند سال پیش و بعد از کلی کشمکش های حقوقی به دست ساکنان کنونی آن رسید اما با این حال همچنان با مشکلات و کاستی‌های فراوانی روبه‌رو است.

شهرک امید در دو بلوک ساخته شده است، یکی از این بلوک‌ها در همان مراحل اولیه ساخت به خاطر درگیری تعاونی در مسایل حقوقی  متوقف ماند و همچنان به حالت اسکلت رها شده، اما شهرک امید که در زمان ساخته و فروخته شدن فیش های آن نام دیگری داشت، مدتها است با پیگیری‌های به عمل آمده و همکاری دستگاه قضایی از توقیف خارج و تحویل خریداران آن شده است.

هرچه پیرمرد بیشتر از مشکلاتش برایم می گوید، سوالات بیشتری در ذهنم نقش می بندد، چطور می شود، چسبیده به پایتخت بود و این همه مشکلات داشت؟ چطور می شود، پول مسکن را بدهی و پس از کلی کشمکش، مسکن را به دست آوری، اما هیچ مسئولی مشکلات شهرک تو را نبیند؟

تازه ساز بودن از هیچ جای خانه ها مشخص نیست

با هم در حال حرکت در کوچه های شهرک هستیم، به خوبی پیدا است که وضعیت خوبی بر این شهرک حاکم نیست، خاکی بودن معابر، بوی نامطبوع ناشی از زمین کشاورزی و نبود امکانات حکایت از زندگی بی سر و سامان اهالی این شهرک دارد، ذرات خاک به خوبی در فضا مشاهده شده و باید مراقب باشیم تا لباس هایمان خاکی نشود.

در حالی که لبخند تلخ و همراه با خجالتی بر لبهایش نقش بسته است، می گوید: باکس زباله به تعداد کافی نداریم، روان شدن جوی آب های سطحی در محله، خود مشکل بزرگی است، فضای سبز مناسب هم که می بینید، نیست، اما از همه بدتر، این محل پاتوق تعدادی افراد بیکار و اوباش در ساعات پایانی روز شده است.

از محله عبور کرده و وارد خانه شدیم، خانه ای که تازه ساز بودن از هیچ جای آن مشخص نیست.

خانم خانه چای به دست وارد می شود، پیرزنی خوش برخورد، که معتقد است نباید برخی مشکلات، سبب غصه خوردن در زندگی و ناراحتی شود، مدام به همسرش دلداری می دهد، «درست می شود، حرص نخور» ، سعی دارد، طوری رفتار کند، که مرد خانه شرمنده نباشد.

وی می گفت: زمانی که وارد خیابان می شویم، باید مراقب باشیم تا چادرمان خاکی نشود، در زمستان و پاییز هم که مشکلات مضاعف می شود، همین باران چند روز پیش سبب گل شدن معابر شده بود، اما اگر باران شدید بیاید، مجبوریم با چکمه های بلند رفت و آمد کنیم تا پاها و لباسهایمان گلی نشود، کسی هم گویی حرف های ما را نمی شنود.

توان تعویض خانه را ندارم

مرد خانه، که «آقا مجید» صدایش می کنند، با اشاره به سختی هایی که برای تملک بر این خانه کشیده اند، می گوید: انصاف نیست، که ما پس از  دشواری‌ها و مصائبی که از طریق تعاونی کارکنان ادارات اسلامشهر متحمل شدیم، امروز نیز این همه مشکلات شهری داشته باشیم، حق و حقوق ما به اندازه کافی در گذشته پایمال شده و حال حداقل تقاضای ما از مدیریت شهری، برخورداری از حقوق طبیعی و شهروندی است.

وی با بیان این که به دلیل ناتوانی مالی نمی توانم خانه را عوض کنم، می افزاید: چند بار قصد جدی برای تعویض خانه داشتم، اما هرچه حساب و کتاب کردم، دیدم با این حقوق ها و قسط ها توان تعویض خانه را ندارم.

پیرمرد بیان کرد: یک بار به چند بنگاه املاک مراجعه کردم و به من گفتند خانه های این شهرک، مشتری ندارد، پول هم که نداشتم، به همین دلیل دیگر مراجعه نکردم.

مردم به وعده های انتخاباتی اعضای شورای شهر دل خوش کرده اند

از خانه این زوج دردمند بیرون آمدم، تا بیشتر در شهرک امید و کاج حرکت کرده و مشکلات مردم را بشنوم، یکی دیگر از ساکنان این شهرک در گفت و گو با امتداد نیوز بیان کرد: یکی از مهم‌ترین خواسته‌ها، برآورده کردن شعارهای انتخاباتی است، مشکلات ما در حدی است، که برخی افراد تصمیم گرفتند آن ها را بر روی دیوارها به صورت شعار بنویسند، تا شاید مدیریت شهری از خواب بیدار شود، حال که شورای شهر جدید بر سر کار آمده است، توقع عمل به وعده ها را داریم، بسیاری از اهالی به شعارهای انتخاباتی  دل خوش کرده‌اند، اگر اعضای شورا این شعارها را عملیاتی نکنند، اعتماد مردم از آن‌ها سلب می‌شود.

وی ادامه داد: شهرداری ۱۰ سال پیش، مبالغی را برای آسفالت معابر گرفته است، اما خبری از آسفالت نیست، اعضای شورا باید بدانند که مردم از قول های نافرجام برخی از مسئولان شهری قبلی خسته شدند، نباید بگذارند، افرادی که به آن ها رای دادند، دل گیر شوند.

این ساکن شهرک امید و کاج اضافه کرد: تاریکی معابر عمومی، حس امنیت را از ما سلب کرده است، تاریکی به خودی خود از عوامل اولیه ایجاد جرائم است، ما امنیت و روشنایی می خواهیم، این کم ترین حق ما که عوارض سالانه پرداخت کردیم، است.

سندهای مجتمع مسکونی امید تفکیک نشده است

فرماندار اسلامشهر در این خصوص به امتداد نیوز گفت: یک تعاونی اقدام به ساخت و ساز مجتمع مسکونی «امید» را در این محل کرده است و عده ای در این مجتمع ساکن هستند و مشکلاتی مانند نداشتن فضای سبز و رها شدن نیمه کاره آسفالت توسط ساکنین این مجتمع مطرح شده است.

امیرالله حقیقی اضافه کرد: نداشتن پل عابر پیاده و نیز وجود واحد مسکونی نیمه کاره در این مجتمع و احتمال فرو ریختن مصالح آن و ایجاد خطر برای ساکنان از دیگر مشکلاتی است، که مالکان واحدهای مسکونی مجتمع مطرح کرده اند.

وی با بیان این که معاون عمرانی فرمانداری اسلامشهر پیگیر مشکلات ساکنان این مجتع بوده است، گفت: در خصوص فضای سبز، مقرر شد هیات مدیره تعاونی این مجتمع با حضور معاون عمرانی فرمانداری و نیز مدیریت شهرداری، برگزار شود، اما متاسفانه هنوز تفکیک سند صورت نگرفته و واگذاری ها به صورت کامل انجام نشده است و از نظر قانونی شهرداری نمی تواند در این مجتمع ورود کند.

حقیقی ادامه داد: باید این واحدها به صورت قانونی تعیین تکلیف شود، تا شهرداری بتواند ورود کند و خدمات لازم را ارائه کند.

فرماندار اسلامشهر با اشاره به مطالبه احداث پل هوایی در این مجتمع، گفت: محلی که ساکنان تقاضای احداث پل هوایی را دارند، کاربری فضای سبز دارد و عملا نمی توان در این محل پل هوایی برپا کرد.

وی در خصوص ساختمان نیمه کاره مجتمع نیز اظهار داشت: به هیات مدیره تعاونی مجتمع مسکونی امید اعلام شده است، که هرچه سریع تر در خصوص تعیین تکلیف این ساختمان اقدام کند و در جلساتی که معاونت عمرانی فرمانداری گذاشته و پیگیری هایی کرده است، به این مطالبات رسیدگی خواهد شد. 

دود کوتاهی‌های «تعاونی کارکنان ادارات» در آماده‌سازی، محوطه سازی و بسیاری خدمات زیر ساختی و یا پرداخت هزینه به شهرداری برای این خدمات به چشم ساکنان کنونی شهرک که در زمانی نه چندان دور «مالباختگان تعاونی کارکنان ادارات» بودند، می رود.

شرکت تعاونی کارکنان ادارات اسلامشهر از اواسط دهه هشتاد به دلیل دستگیری اعضای هیات مدیره، مدیرعامل و جمعی دیگر از فعالان آن به حالت تعطیل در آمد و افراد بسیاری که در این تعاونی اقدام به خرید فیش های زمین یا آپارتمان کرده بودند بلاتکیف شدند و حالا مسئولان مدیریت شهری مدعی هستند به خاطر آن که تعاونی تعهدات خود را عمل نکرده، آنها هم تعهدی نسبت به رفع مشکلات این شهرک ندارند.

به هرحال، خریداران بی گناه واحدهای این شهرک نباید خسارت دیدگان اصلی عدم عمل به تعهدات تعاونی باشند و لازم است مسئولین شهرستان در این زمینه ورود جدی کرده و مشکلات را مرتفع کنند.  

true برچسب ها : اسلامشهر معاملات مسکن کمبود امکانات true

منبع: امتداد نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۴۳۲۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...

همشهری آنلاین؛ حوادث: نخستین قاتلی که پیش از طلوع خورشید روز چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفت، مردی معتاد بود که اردیبهشت سال۱۴۰۱ دست به جنایت زده بود. وی با ادعای اینکه پسرعمویش با سحر و جادو زندگیش را نابود کرده، نقشه قتل او و اعضای خانواده‌اش را کشید. او گرچه توانست پسرعمویش را به قتل برساند اما دختر و همسر مقتول با زیرکی از خانه گریختند و باعث دستگیری قاتل شدند.

ماجرا از این قرار بود که روز حادثه زنی با پلیس تماس گرفت و گفت پسرعموی همسرش وارد خانه شان شده و جان همسرش را گرفته است. وی گفت: قاتل حوالی ظهر از شهرستان به خانه ما آمد. او معتاد به مواد مخدر است و وقتی وارد خانه ما شد شروع کرد به بحث کردن با همسرم. او رفتار عجیبی داشت و مدام به شوهرم می گفت چرا او را طلسم کرده است. بعد از داخل کیفش چاقویی بیرون کشید و بی‌محابا چند ضربه به شوهرم زد.

وی ادامه داد: او سپس قصد داشت به من و دخترم حمله کرد که ما وحشتزده فرار کردیم و از خانه خارج شدیم و در را به روی قاتل قفل کردیم. بعد با داد و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستیم تا اینکه یکی از آنها با پلیس تماس گرفت و کمی بعد نیز قاتل دستگیر شد.

متهم به قتل در بازجویی ها ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: پسرعمویم زندگیم را به تباهی کشانده بود.

ده سالی می شد که مرا سحر و جادو کرده بود و من تصمیم گرفتم با کشتن او و خانواده اش این جادو و طلسم ۱۰ ساله را باطل کنم اما فقط موفق شدم پسرعمویم را بکشم، همسر و دخترش از دستم قسر رفتن. وی ادامه داد: ده سال قبل در اطراف خانه ام یک نوشته عجیب پیدا کردم. نوشته را از داخل جوی آب پیدا کردم و به سراغ یک آینه بین در شهرستان دیگری رفتم. او برگه را دید گفت پسرعمویت تو را جادو و طلسم کرده است. از همان زمان زندگی من تحت تاثیر جادوی او قرار گرفته و دست به هرکاری می زد با شکست مواجه می شدم.

این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و پس از قطعی شدن رای، شمارش معکوس برای قصاص وی آغاز شد تا اینکه سحرگاه چهارشنبه گذشته به ایستگاه پایانی زندگیش رسید و به دار مجازات آویخته شد.

درگیری مرگبار در پارک

دومین قاتلی که نتوانست طلوع خورشید روز چهارشنبه را ببیند، فردی بود که پنجم شهریور سال ۹۵ به خطر چشم تو چشم شدن و شکستن قلیان مرتکب قتل شده بود.

کارآگاهان در تحقیقات میدانی ‌اطلاع پیدا کردند که مقتول پیش از قتل، با جوانی به نام سعید درگیری داشته که پس از پایان دعوای اول، دایی سعید برای حمایت ‌از خواهرزاده اش وارد دعوا شده است. آنطور که مشخص بود او در هواخواهی از خواهرزاده اش دست به جنایت زده و فراری ‌شده بود. شاهدان می گفتند شب حادثه سعید (خواهرزاده متهم) در پارکی در جنوب پایتخت به همراه دوستانش مشغول کشیدن قلیان ‌بود که درآنجا به دلیل شکستن شیشه قلیان و چشم تو چشم شدن با مقتول درگیر شد. در چنین شرایطی ماموران راهی محل زندگی ‌او شدند اما متهم به قتل فراری شده بود. ماموران با دستور قاضی پدر وبرادر متهم اصلی پرونده را به اتهام تلاش در فراری دادن قاتل ‌دستگیر کردند. همین کافی بود تا ماموران با انجام اقدامات پلیسی و اطلاعاتی مخفیگاه وی را درگاراژی متروکه در جنوب تهران ‌شناسایی و ۱۱ مهرماه سال ۹۵ دستگیرش کردند.

فرصت زندگی

سومین قاتلی که سحرگاه چهارشنبه پای چوبه دار رفت، دهم مهر ماه سال ۹۹ مرتکب جنایت شده بود. وی اگرچه مانند دو قاتل دیگر پای چوبه دار رفت اما با گریه و التماس از اولیای دم خواست تا به او مهلت زندگی بدهند. التماس های او نتیجه داد و در واپسین لحظات، اولیای دم دلشان به رحم آمد و حکم را اجرا نکردند. اختلاف قاتل و مقتول بر سر معامله موتور بود.

وقتی فروشنده قدم در خانه خریدار گذاشت معامله آنها به قتل یکی از آنها و زخمی شدن دیگری ختم شد.

متهم به قتل پس از بهبودی به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل تصمیم گرفتم یک موتورسیکلت بخرم که یکی از دوستانم مقتول را به من معرفی کرد. بعد از آن وقتی بر سر قیمت توافق کردیم و من مبلغ ۲۷ هزارتومان به عنوان بیعانه به او دادم. قرار شد مابقی پول را ظرف چند روز آینده جور کنم و به او بپردازم تا سند موتور را به نامم بزند و تحویلم بدهد. وی ادامه داد: قرارمان روز حادثه بود که فروشنده موتور به خانه ام آمد. متهم ادامه داد: من برای پذیرایی از او به آشپرخانه رفتم تا برایش چای بیاورم. او اما ناگهان از پشت سر به من حمله کرد. آنطور که متوجه شدم قصدش این بود که مرا به قتل برساند تا دست به سرقت اموال خانه ام بزند. او با چاقو ضرباتی به من زد که وقتی دیدم قصد کشتن مرا دارد، چاقویی از آشپرخانه برداشتم و چندین ضربه به او زدم.

متهم به قتل پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و قضات دیوان عالی کشور مهر تایید بر این حکم زدند اما توانست از مجازات مرگ فرار کند و از اولیای دم مهلت یک ماهه بگیرد.

کد خبر 849443 برچسب‌ها دادگاه سارق - سرقت زندان اعدام قتل - قاتل

دیگر خبرها

  • پشت پرده خرید زمین در شهرک‌های صنعتی؛ به نیت احتکار زمین می‌خرند!
  • مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
  • مویس در تشریح علت افت وست هم: ما دیگر رایس، بهترین هافبک کشور را در اختیار نداریم
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • با این راهکار استرس را از خود دور کنید
  • برای حل مشکلات تعاونی های مسکن چابهار عزم جدی وجود دارد
  • سیلاب مهمان ناخوانده اهالی شهرک جوادیه شیراز شد
  • چالش‌های فراوان بیماران خاص و صعب العلاج در ایران/ وقتی مشکلات بیماران هموفیلی دیده نمی‌شود
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • ◄ خط 4 متروی مشهد به شهرک مهرگان نمی رسد؟